137b0X0:  خاطرات (قسمت اول)

به نام خالق عشق

بیـــــــــــــا تو تا ببینــــــــــــی....!!!!!

سلام دوستای گلم...لبخند

یکی از دوستای خیلی خیلی نزدیکم ازم خواسته

یه قسمته کوچیکی از خاطراتشو بزارم تو وبلاگم...خنده

منم تصمیم گرفتم توی سه تا پست این خاطراتو بزارم

امیدوارم بخونید و نظرای قشنگتونو ببینم...آرام

این خاطراتو از روی دفترخاطراتش و از زبونه خودش مینویسم...بی تقصیر

 

برای خوندنه اولین پست به ادامه ی مطلب برید...

ممنونم ازتوووووووون


برچسب‌ها: داستان, خاطرات, عاشقانه, عماد, من و اون, تنهایی, غمگین, داستان غمگین, خاطرات غمگین,

ادامه مطلب

نوشته شده در دو شنبه 6 آبان 1392ساعت 10:32توسط~زینب درفشان

کد حرکت متن دنبال موس cache012last1396611055